تلقین از یک جمله شروع میشود. و بعد از اینکه این جمله چند بار تکرار شد، ذهن به دنبال شواهد و قراین عینی برای تایید آن خواهد گشت. تا بداند که این جمله میتواند درست باشد یا نه.
هیچ فرقی نمی کند که این جمله مثبت یا منفی باشد. درست باشد یا غلط باشد. مهم این است که ما در ادامه این جمله را باور کنیم یا نه.
مثلا جمله «تو بی ارزش هستی.» را یکبار از شخصی میشنویم. بعد از مدتی به دوستی زنگ میزنیم و او پاسخ تلفن ما را نمیدهد.
ضمیر ناخودآگاه به یاد جمله تو بی ارزش هستی میافتد و زرزرو درون آنرا برای شما تکرار می کند که اگر تو ارزشمند بودی دوستات که قول داده بود کاری برایات انجام دهد تماسات را پاسخ میداد.
این جمله بر احساسات درونیتان تاثیر میگذارد و ممکن است شما را ناراحت یا غمزده کند.
و با تکرار این جمله در شرایط مختلف به عنوان یک باور در ذهن و ضمیر ناخودآگاه شکل میگیرد. و هر بار که میشنوید احساساتتان را قویتر و شدیدتر خواهد شد.
و بعدها بروی رفتارتان تاثیر خود را خواهد گذاشت.
یعنی هنگامی که به دنبال شغل میگردید توانایی و استعداد خود را پایین تر از حدش برآورد خواهید کرد. شغلی نا مناسب با درآمدی پایین طلب خواهید کرد تا باور من بی ارزش هستم را تایید کند.
مهدی، در مدرسه بین دوستانش، برای شوخی و مزاح شروع میکند به آواز خواندن. دوستاناش او را تشویق میکنند و میگویند: «عجب صدایی داری!!!»
روز بعد دوست دیگری به او تاکید میکند که صدای خوبی دارد و پیشنهاد میکند در مراسمی آواز بخواند. احساس انرژی و شادی در وجودش سرشار میشود. حس خوب میگیرد. با همین احساس برای مراسم آماده میشود.
به شما توصیه میکنم انمیشن «درون برون» را برای شناخت احساسات تماشا کنید.
التبه بهتر است این فیلم را به همراه کودکان ببنید و از دیدن آن لذت ببرید.
بعد از آواز خواندن و در مراسم معملمان نیز او را تشویق میکنند. پس او خودش هم به خودش یادآوری میکند که صدای خوبی دارد. و باید برایاش کاری کند. و حس خوبی از آواز خواندن بدست میآورد.
به کلاس صدا سازی مراجعه میکند یا فیلمی از خودش را برای یک برنامه یا مدرسه استعدادسنجی میفرستد و مدام به خودش میگوید: «مهدی صدایت خوب است!!!»
با انرژی و حال خوب تمرین صدا سازی و آواز خواندن انجام میدهد. باور تو میتوانی در هر کاری که بخواهی موفق شوی در ذهناش شکل میگیرد.
هنگامی که شما این جمله که: «من اگر کسب و کار خودم را شروع کنم شکست خواهم خورد» را در درون خود مدام تکرار کنید، این جمله در ذهن شما جای میگیرد. یعنی این جمله از خودآگاه شما به سطح ضمیر ناخودآگاه شمامیرسد. از آن جایی که ضمیر ناخودآگاه قدرت تحلیل ندارد، هر بار که شما به سراغ کسب و کار و شغل خود بروید به شما یادآوری میکند که شکست خواهی خورد.
وظیفه اصلی ضمیر ناخودآگاه حفاظت از من درباره دردسرهاست. و هر چیزی که در آن ثبت شود را به منظور حفظ امنیت من بی پون و چرا اجرا و با قدرت اجرا میکند.
پس از یک سوء ضمیر ناخودآگاه قدرت تحلیل ندارد و از سوی دیگر، در اجرای چیزی که در آن ثبت شده بسیار قدرتمند است.
بنابراین شما با تکرار اینکه شکست خواهید خورد، شکست را به شما تلقین کرده و ضمیر ناخودآگاه آنرا به عنوان یک وظیفه اجرایی تلقی خواهد کرد.
شاید در مسیر کسب و کار شما پیشنهادهای فوق العادهای داشته باشید اما ضمیر ناخودآگاه شما با پیش فرض شکست جلوی موفقیت های شما را خواهد گرفت.
و یا از آن بدتر اگر موفق شوید و با رشد خوبی در کسب و کار برسید آنرا غلط فرض خواهد کرد و به دنبال فرصتی برای شکست در کسب و کار خواهد بود تا باورهای شما را تصدیق نماید.
تلقین از مواردی است که در تمام جنبه های زندگی اثر خود را نشان خواهد داد.
تلقین چطور روی درآمد شما تاثیر می گذارد؟
برای اینکه به قدرت اثرگذاری تلقین بر درآمد پی ببرید، خاطرهای از یکی از مراجعینم برایتان نقل میکنیم.
شخصی تمام دارایی مثل آپارتمان و سرمایه گذاری ملکی خود را فروخته بود و برای سرمایه گذاری در کشوری دیگر اقدام کرده بود.
از آنجایی که ایشان بارها در زندگی شکست خورده بود و بازهم می خواست شکست نخورد، تصمیم گرفته بود از ایران مهاجرت کند.
و هنگامی که ازش سوال می کردیم که چی شد مهاجرت کردی؟؟؟
پاسخ می داد که اگر بازهم شکست بخورم بازهم تصمیم گرفته بودم که مهاجرت کنم.
پس تصمیم گرفتیم با وجودی که شکست خواهم خورد مهاجرت کنم.
به نظر شما نتیجه این تصمیم در آخر چه بود؟
درست متوجه شدید. ایشان بعد از دو سال دست از پا درازتر به ایران بازگشت و متاسفانه کلی از دارایی و سرمایه خود را از دست داد.
تصمیم در نگاه منطقی درست و کاملا عملی بود. اما ایشان رفته بود که شکست بخورد نه اینکه پیروز شود.
و همان چیزی را که انتظار داشت را هم بدست آورده بود.
شما چه جملات و کلماتی را مدام در حال تکرار هستید؟؟؟
همین الان جملات و کلماتی را که مدام به خودتان می گویید را روی کاغذ بیاورید.
چه کلمات و جملاتی را در مکالمات روزمره استفاده می کنید؟؟؟
این کلمات و جملاتی را هم که در مراودات روزمره استفاده می کنید را هم روی کاغذ بیاورید.
و به این کلمات و جملات نگاهی بیندازید و در پی اصلاح این کلمات باشید.
مراقب تلقین به کودکان باشیم
وقتی به کودکی بارها گفته میشود:
تو نمیتونی،
نفهم،
هیچ کاری را درست انجام نمیدهی،
ابله،
این کار را نکن،
سر به هوا،
بی دقت و…
کودک از دوران کودکی با تکرار امثال این جملات در ضمیر ناخودآگاه حک میشود که با این باورها بزرگ شود و در آینده اینگونه رفتار کند.
متاسفانه اکثر کودکان در کودکی آنچه یاد میگیرند را در بزرگسالی به دو صورت تکرار میکنند.
یا همان رفتارها و باورها را تکرار میکنند و یا عکس آنها را تکرار می کنند.
مثلا کودکی در خانواده ای در وضعیت مالی ضعیف بزرگ شده است با نداری و بی پولی زندگی را میگذراند و به دنبال درآمد و بهتر شدن زندگی نمیپردازد. به عبارتی دچار تله روزمرگی میگردد.
و با وجود درآمد مناسب و حتی عالی فقط به دنبال خرج کردن فراوان و هزینه کردن های بی جاست. یعنی دچار تله ولخرجی میگردد. و مدام نگران تلقین هایی است که از کودکی در ذهن اش شکل گرفته است.
و توان پس انداز و سرمایه گذاری مناسب را ندارد.
یا کودکی که در خانواده ای مرفه با وضعیت مالی عالی بزرگ شده است پول را با روابط تفسیر می کند و در آینده دچار تله فداکاری میگردد و مدام برای بهتر کردن زندگی دیگران تلاش میکند.
و یا والدین به دلیل کار زیاد هیچگاه نتوانسته اند زمان و انرژی کافی برای فرزند اختصاص بدهند. و فرزند در آینده به دلیل ترسهای کودکی اش که اگر کار کنم و پول فراوان در بیاورم نخواهم توانست برای فرزندانم پدر یا مادر خوبی باشم به دنبال درآمد و رشد نخواهد رفت.
اکنون که به نقش تلقین پی بردید، با آگاهی کامل به نکات زیر توجه نمایید.
درباره پول، کارکردن، مسؤولیت پذیری، درآمد، هزینه کردن، سرمایه گذاری، سود و امثال اینها به کودکان خود چه میگویید؟
چه جملاتی را درباره این کلمات به کودکان خود انتقال میدهید؟
چه داستان ها و افسانه هایی را برای کودکان خود نقل میکنید؟
به این موارد و نحوه انتقال به کودکان خود هوشیار و آگاه باشید.
روشهای تلقین به خود را فرا بگیرید؟
تلقین ها با ساخت یک جمله در ذهن ما شکل میگیرند. این جملات میتوانند اگاهانه یا ناآگاهانه در ذهن خودآگاه شکل بگیرند. و به شکل های گوناگون در ذهن ما تقویت میگردند. مثلا
کاری کنیم تا این جمله از طرف دیگران درباره ما تکرار گردد. مثلا دوستی آنرا به ما بگوید.
نتایج تلقین را به صورت واقعی ببینیم.
تعداد شواهد تایید کننده از رد کننده بیشتر گردد. اگر من لیستی از مواردی که تلقین من را تایید میکنند را تهیه کنم و متوجه شوم که تعداد زیادی شواهد در تایید تلقین من است و در عوض تعداد خیلی کمی از مواردی که تلقین من را رد میکنند وجود دارند.
برای ایجاد باوری سازنده در ضمیر ناخودآگاهتان به وسیله تلقین لازم است موارد زیر را انجام دهید.
شما تا الان یاد گرفتید که تلقین چگونه کار می کند و حالا به صورت آگاهانه تصمیم بگیرید که از تلقین برای ساخت باوری جدید و سازنده بهره ببرید.
گام اول – ساخت جمله ای برای ایجاد تلقین است. و تکرار آن.
در شروع این مراحل جملات و کارهای ساده را انتخاب کنید تا هم این مراحل را به پایان برسانید. هم اصول این کارها در ذهن شما پایدار و ماندگار گردند.
و بعدا به سراغ جملات و کارهای سختتر بروید.
مثلا در اوایل به سراغ تلقین یادگیری یک مهارت ساده بروید که الان آن مهارت را نیاز دارید و بلد نیستید.
مثلا شما تصمیم گرفتید که رانندگی را یاد بگیرید. جمله «من رانندگی بلد هستم» را شروع به تلقین کردن کنید. و با خودتان تکرار کنید.
گام دوم – پیدا کردن شواهد در گذشته تان است. و تکرار جمله انتخاب شده.
به گذشته نگاه کنید و ببنید که آیا قبلا رانندگی کردهاید؟ یا دوچرخه سواری را خوب یاد گرفتهاید تا به عنوان شواهدی برای تایید تلقینتان بپذیرید.
بهتر است این شواهد را در دفتری یادداشت کنید تا هر بار که موارد جدید را اضافه کردید لیستتان گستردهتر گردد. و بازهم جمله خود را تکرار کنید.
گام سوم – ساخت شواهد در حال و آیندهتان است. و تکرار جمله انتخاب شده.
حالا وقت آن است که شواهد جدیدی برای تلقین خود خلق کنید.
مثلا درباره رانندگی یاد گرفتن این موارد قابل ذکر است:
به آموزشگاه رانندگی مراجعه کنم و در کلاس آموزش رانندگی ثبت نام کنم.
به یک کارتینگ مراجعه کنم و چند دقیقه ای رانندگی کنم.
اگر خیلی میترسم به شهربازی بروم و ماشین برقی سوار شوم و کلی تفریح کنم.
هنگامی که کنار دست راننده نشستهام به حرکات دست و پای راننده توجه کنم
فیلمی درباره آموزش رانندگی تماشا کنم.
از رانندههای ماهر درباره رانندگی یادگرفتن سوالاتی بپرسم.
از دوستانم که را به تازگی رانندگی یاده گرفتهاند هضم تجربه کنم.
و…
و بازهم این شواهد را به لیست قبلیام اضافه کنم. و مدام جملهتان را تکرار کنید.
گام سوم – تزریق احساس شادی و شعف به همراه تکرار جمله انتخاب شده است.
از خود بپرسید که هر بار این جمله را به خودتان میگویید چه حسی پیدا میکنید؟
و هر بار که این جمله را تکرار کردید، آن حس را در وجود خود ببینید. و حس کنید.
جمله خود را به احساساستان متصل کنید. طوری که هر بار تکرار کردید آن حس را متوجه شوید.
گام چهارم – تکرار جمله انتخاب شده و پیدا کردن موانع ذهنی و بیرونی جمله مثبتتان.
شاید هنگامی که جمله خود را تکرار مینمایید به یاد چیزها، اتفاقات، جملات و احساسات منفی بیفتید.
مثلا وقتی جمله «من موفق هستم» را میگویید یاد شکستهای والدینتان بیفتید. و حس بدی به شما دست بدهد. و «صدای درونتان» یا «زرزرو» درونتان به شما بگوید که چون پدرت نتوانست تو هم نمیتوانی.
توصیه میکنم به هیچ وجه این جمله را نادیده نگیرید. حتی لازم است به آن اهمیت هم بدهید. آنرا ببینید و مهم بشمارید. زیرا که این خود ناخودآگاه شماست که در حال اجرا کردن برنامهاش است.
و آگاه شوید که اگر پدر شما شکست خورد در جایگاه خودش بوده است. شرایط خودش را داشته است. زمان خودش اینگونه بوده است.
به این طرز فکر و رفتار پدرتان احترام بگذارید. و از اینکه ناخودآگاه شما به شما یادآوری کرده است سپاسگزار هم باشید.
توصیه میکنم اگر با موانع ذهنی درونی زیادی مواجه هستید، درس ساخت باورهای قدرتمند را تهیه نمایید. در این درس به مساله موانع درونی به صورت کامل پرداختهایم.
برای آشنایی بیشتر با این درس اینجا کلیک کنید.
گام پنجم – اقداماتی انجام دهید تا تلقین جمله مورد نظر را سرعت ببخشد. و در عین حال جمله تلقینی را تکرار کنید.
شما در گام سوم به ساخت شواهد در حال و آینده پرداختید.
الان وقت آن است که جدی وارد عمل شوید و تلقین خود را عملی کنید.
مثلا در ساخت جمله من رانندگی بلد هستم، لازم است که واقعا رانندگی را یاد بگیرید و به خودتان به صورت عملی ثابت کنید که من رانندگی را یاد گرفتم.
هر اقدامی که فکر میکنید برای تقویت تلقین نیاز است را انجام دهید تا این تلقین به یک باور محکم در ذهن ناخودآگاه شما تبدیل گردد. آیند
5 Comments
خیلی عالی بود متشکر
خیلی ممنون اقای داوری
متشکرم از مطالب و مقالات آموزنده
سایت خیلی خوبی دارید لینکتونو برای چندتا از دوستام فرستادم بدردشون میخوره ممنون
عالی. ممنون بابت مطالب. فقط یه سوالی برام پیش اومده که چطوری ناخود اگاه میتونه افکار منفیرو حتی ماها تو خودش نگهداره و بروز بده و ما از این باور منفی شکل گرفه که ناخود اگاهمون. کنترل شدمیکنه و رو رفتار تاثیر میذاره ما بی خبریم ویا فهمیدنش خیلی سخته. چطوری میشه این افکارو تو ذهنمون شناسایی و مهم تر از اون تغییرش بدیم. ایا دارویی هس که بتونه کمک کنه زودتر پیداش کنیم. ممنون میشم جوهب سوالمو بدین.